کد مطلب:1547 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:290

مصرف خمس


1843- خمس را باید دو قسمت كنند , یك قسمت آن سهم سادات است و باید به سید فقیر , یا سید یتیم , یـا به سیدی كه در سفر درمانده شده بدهند , و نصف دیگر آن سهم امام علیه السلام است كه در این زمان باید به مجتهد جامع الشرایط بدهند , یا به مصرفی كه او اجازه می دهد برسانند , و احتیاط لازم آن است كه او مرجع اعلم مطلع بر جهات عامه باشد.



1844- سید یتیمی كه به او خمس می دهند , باید فقیر باشد , ولی به سیدی كه در سفر درمانده شده اگر در وطنش فقیر هم نباشد , می شود خمس داد.



1845- به سیدی كه در سفر درمانده شده اگر سفر او سفر معصیت باشد , بنابر احتیاط واجب نباید خمس بدهند.



1846- به سیدی كه عادل نیست , می شود خمس داد ولی به سیدی كه دوازده امامی نیست , نباید خمس بدهند.



1847- به سیدی كه معصیت كار است , اگر خمس دادن كمك به معصیت او باشد نمی شود خمس داد , و احـوط آن اسـت كـه بـه سیدی كه شراب می خورد , یا نماز نمی خواند یا آشكارا معصیت می كند , اگر چه دادن خمس كمك به معصیت او نباشد , خمس ندهد.



1848- اگر كسی بگوید سیدم نمی شود به او خمس داد , مگر آن كه دو نفر عادل , سید بودن او را تصدیق كنند , یا در بین مردم به طوری معروف باشد كه انسان یقین یا اطمینان كند كه سید است .



1849- به كسی كه در شهر خودش مشهور باشد سید است , اگر انسان یقین یا اطمینان به خلاف نداشته باشد , می شود خمس داد.



1850- كسی كه زنش سیده است بنابر احتیاط واجب نباید به او خمس بدهد كه به مصرف مخارج خودش بـرسـانـد , ولـی اگر مخارج دیگران بر آن زن واجب باشد , و نتواند مخارج آنان را بدهد , جایز است انسان خـمـسـش را به آن زن بدهد , كه به مصرف آنان برساند , و هم چنین است دادن خمس به او كه در نفقات غیر واجبه اش صرف نماید.



1851- اگـر مـخـارج سـیـد یـا سـیده ای كه زن انسان نیست بر انسان واجب باشد , بنابر احتیاط واجب , نمی تواند خوراك و پوشاك و سایر نفقات واجبه او را از خمس بدهد ولی اگر مقداری خمس به او بدهد كه به مصرف دیگری غیر از نفقات واجبه برساند مانعی ندارد.



1852- بـه سید فقیری كه مخارجش بر دیگری واجب است و او نمی تواند مخارج آن سید را بدهد یا دارد و نمی دهد می شود خمس داد.



1853- احتیاط واجب آن است كه بیشتر از مخارج یك سال به یك سید فقیر خمس ندهند.



1854- اگر در شهر انسان سید مستحقی نباشد , و یقین یا اطمینان داشته باشد كه بعدا نیز پیدا نمی شود , یـا نـگـهـداری خـمس تا پیدا شدن مستحق ممكن نباشد , باید خمس را به شهر دیگر ببرد و به مستحق برساند , و می تواند مخارج بردن آن را از خمس بردارد , و اگر خمس از بین برود , چنانچه در نگهداری آن كوتاهی كرده , باید عوض آن را بدهد , و اگر كوتاهی نكرده , چیزی بر او واجب نیست .



1855- هر گاه در شهر خودش مستحقی نباشد , اگر چه یقین یا اطمینان داشته باشد كه پیدا می شود و نـگـهـداری خـمـس تا پیدا شدن مستحق ممكن باشد , می تواند خمس را به شهر دیگر ببرد و چنانچه در نـگـهـداری آن كـوتاهی نكند , و تلف شود , نباید چیزی بدهد , ولی نمی تواند مخارج بردن آن را از خمس بردارد.



1856- اگر در شهر خودش مستحق پیدا شود , باز هم می تواند خمس را به شهر دیگر ببرد , و به مستحق برساند , چنانچه موجب تاخیری كه اهمال در ایصال حق محسوب شود نباشد , ولی مخارج بردن آن را باید از خودش بدهد , و در صورتی كه خمس از بین برود , اگر چه در نگهداری آن كوتاهی نكرده باشد , ضامن است .



1857- اگر به امر حاكم شرع خمس را به شهر دیگر ببرد , و از بین برود لازم نیست دوباره خمس بدهد , و هـم چنین است اگر به كسی بدهد , كه از طرف حاكم شرع وكیل بوده كه خمس را بگیرد , و از آن شهر به شهر دیگر ببرد.



1858- جـایـز نـیست جنسی را به زیادتر از قیمت واقعی حساب نموده و بابت خمس بدهد , و در مساله ( 1797 ) گذشت كه دادن جنس دیگر غیر از پول طلا و نقره و مانند آنها مطلقا محل اشكال است .



1859- كسی كه از مستحق طلبكار است , و می خواهد طلب خود را بابت خمس حساب كند , بنابر احتیاط واجـب , یا باید از حاكم شرع اذن بگیرد , و یا این كه خمس را به مستحق بدهد , و بعدا مستحق بابت بدهی خود به او برگرداند , و می تواند از مستحق وكالت گرفته , و خود از جانب او قبض نموده , و بابت طلبش دریافت كند.



1860- مـالـك نـمی تواند خمس را به مستحق داده , و بر او شرط كند كه آن را به او برگرداند , ولی اگر مـستحق پس از گرفتن خمس راضی شود آن را به او برگرداند مانعی ندارد , مثلا كسی كه مقدار زیادی خمس بدهكار است و فقیر شده و می خواهد مدیون اهل خمس نباشد , اگر مستحق راضی شود كه خمس را از او بگیرد , و به او ببخشد اشكال ندارد.